جدول جو
جدول جو

معنی داماد کردن - جستجوی لغت در جدول جو

داماد کردن
زن گرفتن و جشن عروسی برای پسری بپا کردن
تصویری از داماد کردن
تصویر داماد کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احماد کردن
تصویر احماد کردن
ستودن ستودن ستایش کردن تحسین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
مداوا کردن، معالجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پامال کردن
تصویر پامال کردن
لگدکوب کردن، زیر پا له کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داغان کردن
تصویر داغان کردن
((کَ دَ))
متفرق کردن، پریشان ساختن، خرد کردن، درب و، خرد و پریشان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داغان کردن
تصویر داغان کردن
پراکنده ساختن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
Cure, Heal, Remedy, Treat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامزد کردن
تصویر نامزد کردن
Nominate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
лечить , исцелять , исправлять
دیکشنری فارسی به روسی
лікувати , лікувати , лікувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
curare, guarire, rimediare, trattare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
curar, sanar, remediar, tratar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
genezen, verhelpen, behandelen
دیکشنری فارسی به هلندی
नामांकित करना
دیکشنری فارسی به هندی
รักษา , เยียวยา , รักษา
دیکشنری فارسی به تایلندی
মনোনীত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
عالج , يشفي , يعالج
دیکشنری فارسی به عربی
इलाज करना , उपचार करना , उपचार करना
دیکشنری فارسی به هندی